Monday, November 10, 2008

Destination unknown

Left my job my car and my home im leavin 4 a destination I
still dont no,
somewhere nobody must have beautys at all and if u like us u
can follow me so lets go;
follow me and lets go to the place where we belong and leave
our troubles at home come with me we can go to a paradise of
love and joy a - destination unknown

Now I wont feel thoses heavy shoulders no more my life got
better now I finally enjoy yes all the people wana come here
and so come on and join us you can do that now lets go
follow me and let's go to the place where we belong and
leave our troubles at home come with me we can go to a
paradise of love and joy a - destination unknown

Na na na na na...

We left the city the pollution the crowd,
the air is clear here oceans blue I love that sound. Where
happy on this destinatin we found and if u want us you can
follow me. Lets go,
follow me and lets go to the place where we belong and leave
our troubles at home come with me we can go to a paradise of
love and joy a - destination unknown..

Tuesday, October 28, 2008

"7"
















The Seven Deadly Sins are......

Wealth without Work, Pleasure without Conscience, Knowledge without Character, Business without Morality, Science without Humanity, Worship without Sacrifice And Politics without Principal...

~~Mahatma Gandhi~~

Tuesday, July 22, 2008

ميگن كه : طورى کار کنيد که انگار نيازى به پول نداريد
طورى عشق بورزيد که انگار هرگز آزرده خاطر نشده‌ايد

طورى برقصيد که انگار هيچکس شما را نمی‌بيند،

· طورى آواز بخوانيد که انگار هيچکس صداى شما را نمی‌شنود،

· و بالاخره طورى زندگى کنيد که انگار زمين، بهشت است.


Wednesday, May 21, 2008

Tuesday, April 29, 2008

Quote of the Day


The roller-coaster is my life;
life is a fast, dizzying game;
life is a parachute jump;
it’s taking chances, falling overand getting up again;
it’s mountaineering;
it’s wanting to get to the very top of yourselfand feeling angry and dissatisfied , when you don’t manage it.


(Eleven Minutes)

Monday, April 28, 2008

هفت گناه كبيره به روايت پائولو


Risk

It is necessary to run risks,We only properly understand the miracle of lifewhen we allow the unexpected to happen
(By the River Piedra I sat dowm and Wept)

Tuesday, April 22, 2008

?Love or Sex








"هيچ وقت عاشق شدي؟

ـ نه

- شايد به خاطر اين كه در هواپيما طبق مقررات مهماندارها بايد قلبشون از سنگ باشه.
ـ راستش فقط يك بار عاشق شدم. اوندفعه‌رم خودم نفهميدم. مادرم فهميد. يادم مي‌آد بچگي‌ام وقتي مي‌رفتم به كوچه يه پسري‌رو مي‌ديدم اون هميشه منو نگاه مي‌كرد، همچون گربه‌اي كه بخواد كبوتري رو بگيره. من ازش مي‌ترسيدم و قلبم تاپ تاپ مي‌كرد. از اون خيلي مي‌ترسيدم. به مادرم گفتم من از اين پسر مي‌ترسم، هروقت اونو مي‌بينم قلبم تاپ تاپ مي‌كنه. مادرم گفت تاپ تاپ قلب علامت ترس نيست، علامت عشقه. تو عاشق شدي دختركم!
***

ـ حالا قلبت تاپ تاپ مي‌كنه؟مي‌خوام ترا در آغوش بگيرم.
ـ چرا مردها همه‌اش مي‌خوان جسم زن‌رو تسخير كنند؟
ـ براي اين كه مي‌خوام عشقمو ثابت كنم.
ـ تصاحب تن، عشقه؟
ـ من عشقبازي مي‌كنم، پس هستم. فلسفة من اينه.
ـ من دوست داشته مي‌شوم، پس هستم. فلسفة منم اينه.
ـ مي‌خواستم در آغوش‌ات بگيرم، اما تو ...

ـ جسم من مال كسي است كه روحم‌رو تسخير كرده باشه."



"From the Movie:Sex and Philosophy"

Monday, April 21, 2008

ديوانگي

تا زماني كه به ديگران آسيب نميرسانيدهر از گاهي تغيير عقيده بدهيد. بي احساس شرم خودتان را نقض كنيد. اين حق شماست. مهم نيست كه ديگران چه مي انديشند لذت غافلگير كردن را به خود بدهيد. اگر از اشتباه كردن بترسيد خود را در قلعه ميانه روي محبوس خواهيد كرد.
پائولو كوئليو

آدم

روزي پدري مشغول روزنامه خوندن بود. پسركوچولوش مدام مزاحم پدرش ميشد تا اينكه پدر نقشه جهان رو كه تو روزنامه بود بريد و دنيا رو تيكه تيكه كرد و داد به پسرش تا درستش كنه ، با خودش گفت : يكي دو ساعتي معطل ميشه!
پسرك بعد از چند دقيقه نقشه جهان رو كامل به پدرش داد، پدر با تعجب پرسيد: مگه تو جغرافي بلدي؟ تو كه مدرسه نرفتي؟ نكنه از مادرت ياد گرفتي؟ پسرك جواب داد : نه بابا جون پشت صفحه عكس يه آدم بود . آدم رو درست كردم ، دنيا درست شد!

Mask


حتما فيلم ماسكو ديدين. خوب خوش به حالتون! ولي اين عكس هيچ ربطي به اون فيلم نداره.

در اين عكس آقايي رو ميبينيد كه ميخواسته اون يكي اقا رو با ماسك سانسور كنه ولي اون اقاي زير ماسك هم عكس خود سانسورچي رو بريده تا همه چيز مساوي بشه.در نتيجه سانسور نكن تا سانسور نشي آقا جون !!!

Tuesday, April 15, 2008


Here a piece of wonderful talking in Movie named: "Scream of the Ants" from Mohsen Makhmalbaf Iranian Director who lives in self exil

I have cross seven seas "

Gone up all the seven heels

Down all the valleys

Crossed my deepness

Through all the seasons

Travel all around the world

And when I came back home

I was ashamed to see

All this world in a tiny drop

"In the leaf of the plant in my garden

Monday, April 14, 2008

دكتر بلخاري

ما به اين دكتر حسن بلخاري بد جوري ارادت داريم . ديشب اين دكتر فاطمي اومده بود سينما ماورا طبق معمول يه عالمه كلمات قلمبه پروند ولي من كه طبق معمول حال نكردم باهاش. ميدونيد چيه اين فاطمي علم داره ولي" معرفت" نداره (اهالي ادبيات ايران باستان ميدونن منظورمو). ولي حسن آقاي ما هر دو تارو داره خيلي هم داره.كاش اولش بگه منتقدش كيه چون بدون بلخاري حال نميده اصلا...

sex and philosophy

آقا اين مخملبافو دوست دارم چون ديوونه است .كلا" ديوونه هارو دوست دارم براي اينكه شجاع و بي باكند.
قيلم سكس و فلسفه شو ديدم خوشم اومد. نه از خود فيلم از منظر سينما بلكه ار منظر محتوا چون از فقر بازيگر خوب رنج ميبره ولي موضوع تر و تازه است و كاملا شرقي. خلاصه اگه مثل من از فيلمهاي هاليوودي خسته شدين نيگاش كنين يه نگاه حلاله !!!

Disco partizani

از سفر اخيرم يه آلبوم از Stefan Hantel آلماني يا همون Shantel (شانتل)آوردم كه با آهنگهاي سبك اروپاي شرقي (زاگرب و لتوني و اون طرفا...) تازگي ها خيلي معروف شده.
آهنگ معروف"Disco Partizani"(ديسكو پارتيزاني)رو رايگان دانلود كنيد اگه خوشتون اومد پيغام بديد تا بقيه شو هم بذارم .

Sunday, April 13, 2008

Sunday, March 9, 2008

بياموزيم كه...

والا فكر نكنين ميخوام پز بدم چون اين جمله ها اصلا مال خودم نيست گفتم بذارم اينجا يه كم حال كنيم وبياموزيم كه:
1-با احمق بحث نكنم و بگذاريم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي كند.
2-با وقيح جدل نكنيم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روح ما را تباه مي‌كند.
3-از حسود دوري كنيم چون اگر دنيا را هم به او تقديم كنيم باز از زندان تنگ حسادت بيرون نمی آيد.
4-تنهايي را به بودن در جمعي كه ما را از خودمان جدا می کند، ترجيح دهيم.
5-از «از دست دادن» نهراسيم که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.
6-بيشتر را بر کمتر ترجيح ندهيم که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.
7-کمتر سخن بگوييم که بزرگی ما در حرفهايی است که برای نهفتن داريم، نه برای گفتن.
8-از سرعت خود بکاهيم، که آنان که سريع تر می دوند، فرصت انديشيدن به خود نمی دهند.
9-ديگران را ببينيم، تا در دام خويشتن محوری، اسير نشويم.
10- از کودکان بياموزيم، پيش از آن که بزرگ شوند و ديگر نتوان از آنان آموخت.

Wednesday, February 27, 2008

نتايج اسكار 2008


جوایز اصلی اسکار به برادران کوئن رسید
هشتادمین دوره مراسم اسکار که مهمترین جایزه سینمایی آمریکا محسوب می شود، یکشنبه شب در سالن باشکوه کداک در بلوار هالیوود لس آنجلس برگزار شد تا شبی به یادماندنی برای براداران کوئن باشد.
برادران کوئن که طی سال ها فیلمسازی جوایزی چون نخل طلای جشنواره کن را هم به دست آورده بودند، امسال با فیلم جایی برای پیرمردها نیست با دریافت جوایز اصلی اسکار برای بهترین فیلم، بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه اقتباسی، بزرگ ترین موفقیت کاری خود را طی بیش از دو دهه فیلمسازی رقم زدند.


جوئل و اتان کوئن که در سال ۱۹۹۶هم برای دریافت اسکار بهترین کارگردان نامزد اما موفق به دریافت جایزه نشده بودند، این بار با فیلم تریلر خود درباره اشتباهی که در معامله مواد مخدر صورت می گیرد و تعقیب و گریزی که بین سه شخصیت آغاز می شود، توانستند نظر کاملا مساعد رای دهندگان را جلب کنند و شب اسکار را از آن خود کنند.
جوئل کوئن به هنگام دریافت جایزه، داستان فیلمسازی خود را در دوران کودکی که دوربینی را به فرودگاه برده بودند تا فیلمی درباره هنری کیسنجر بسازند تعریف کرد و گفت:«صادفانه بگویم کاری که ما حالا انجام می دهیم همان حس را در ما ایجاد می کند.»
جایی برای پیرمردها نیست که در اسکار امسال رقبایی چون تاوان، جونو، مایکل کلایتون و خونی ریخته خواهد شد را کنار زد، بر اساس رمانی از کورماک مک کارتی ساخته شده و بستر وقایع آن بیابان های غرب تگزاس است.
این فیلم به جز سه جایزه اصلی بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه، جایزه بهترین بازیگر مکمل را هم برای خاویر باردم، بازیگر اسپانیایی که در فیلم های مختلف خوش درخشیده بود، به ارمغان آورد.

Tuesday, February 26, 2008

وزن زندگي يا بار گناهان ؟ 21 گرم

چندی پیش از طریق برنامه سینما و ماورا که انصافا خیلی برنامه جالب و بدیعی هم هست شاهد پخش فیلم پر محتوا و غنی با عنوان ۲۱ گرم بودم که اتفاقا یکی دیگر از شاهکارهای دیگر ایناریتو هست.واقعا جای تاسف بسیار بود که از کل این فیلم تنها یکی دو گرمش توسط سیما پخش شد . مثلا رابطه شان پن نقش اول فیلم با همسر مقتول کاملا عجیب و تعریف نشده به نمایش درآمد .باید قبول کنیم که هر فیلمی با فضای کشور سازنده و فرهنگ آن ساخته میشود و اصلا زیبایی دنیا به همین تفاوتهای فرهنگی است و اگر کل دنیا مثل ما بودند تصور کنید چه میشد !مثلا در آمریکا وجود این نوع رابطه کاملا اجتماعی و منطقی است ولی در ایران نه ، خب پس با سانسور کردن این مساله از فیلم هم که داستان را تخریب کرده ایم پس برای چی اصلا آنرا نمایش میدهیم ؟ در طول فیلم هیچ اشاراه ای به این نشد که کشیش قصه از دین مسیح روی گردان شده و مسیح را عامل اصلی بدبختی های خود میداند و چه بد و بیراه های که به او نمیگوید . انگار که ما مسیحی هستیم و به مقدسات ما توهین شده که ما باید سانسورش کنیم !فکرش را بکنید که کارگردان فیلم اگر فیلم دو گرمی مارا که شدیدا مورد ویرایش قصاب مابانه !قرار گرفته بود میدید ، چه حالی پیدا میکرد ؟خلاصه در طرز فکرمان باید طرحی نو دراندازیممن به فیلم نمره ۸.۳ میدم

Day of judgment



آقا یه ویروس خفن با همین عنوان افتاده کامپیوتر ما رو داره درو میکنه. این بار ویروسش عجیب غریبه .یکی میگفت با عنوان ای میل Surprise میاد. ما که همچین ای میلی باز نکردیم نمیدونم از کدوم جهنم دره ای اومده. خلاصه مراقب باشید.

امورس پروس Amores Perros






"Amores perros " امورس پروس عنوان فیلم تازه ایه که دیدم و به نظرم خیلی خیره کننده اومد .این یکی دیگه از فیلمهای Alejandro Gonzales Innarito کارگردان معروف و جوان مکزیکی است که سبک منحصر به فردش با داستانهای بسیار جالبش باعث شهرت جهانی او شده. در این فیلم ما همانند فیلمهای دیگرش "21 Gramms" و "Babel" بیننده رو با یک پازل جند تکه روبرو میکنه و سپس با فلاش بک های استادانه اش دنیای به ظاهر آشفته داستان رو کنار هم میچینه .
من عنوان فیلم را " عشق سگی" میزارم و اصلا" نمیدونم که ترجمه شده یا نه. فیلم با صحنه تعقیب و گریز دو ماشین شروع میشه که یکی در حال حمل سگی مجروح و دیگری که در تعقیب آن میباشد. ناگهان تصادف شدیدی اتفاق می افتد و ... این نقطه مرکزی فیلم است که حوادث زیادی به طبع این تصادف روی میدهد. راستش من نمیخوام فیلم رو تعریف کنم چون زیباییش به دیدنشه نه تعریف کردنش وگرنه فیلم نمیشد. این فیلم در واقع میخواد انواع عشق رو به نمایش بذاره که سگ در اینجا نماد وفاداری به انسانها است ولی اقسام مختلف بی وفایی ها٬ خیانتها و عشقهای شهوتی انسانها وحتی عشق پاک ( پدر ولگرد به دختر ) رو نشون میده . به علاوه زندگی طبقات پایین و آلوده جامعه روز مکزیک.

استفاده الخندرو از هنر تصویر به عنوان یک مدیای بصری واقعا" تحسین بر انگیزه مثل دقت دوربین روی بادکنکی که جمله "I Love You" روش حک شده و با کم شدن عشق یکی از دو قهرمانهای داستان تهی از باد میشه که دلیل کم رنگ شدن عشق آن دو هم واضحه . مرد به خاطر زیبایی و ثروت یک مانکن زن و بچه رو طلاق میده و با او ازدواج میکنه که به دلیل تصادفی که خانم مبکنه٬ زیبایی و حتی در آخر سر پای خودش رو هم از دست میده. توصیه میکنم حتما" این فیلم جالب و سراسر هنری رو ببینید. امیدوارم کارگردانهای عزیز ما نیز کمی به این نشانه ها دقت کنند و اینقدر توی فیلمهاشون روی کلام تکیه نکنند نمره IMDB به فیلم : 8.2


مودي گلياني

یک فیلم هنری و پر احساس از یک نقاش معاصر پابلو پیکاسو به نام مودی گیلیانی . جالبه بدونید که نقش پیکاسو رو یه ایرانی به نام امید جلیلی بازی میکنه .


نقش اصلی فیلم هم(مودی) اندی گارسیا است که با ایفای نقش مودی واقعا میخکوبت میکنه. به نقش کلاه مودی در طول فیلم توجه کنید و این که چقدر از اون الهام میگیره. حتی در صحنه ای که تمام نقاشها برای مسابقه رقابت میکنند خود پیکاسو پیپ همیشگی خودش رو بر میداره و یه کلاه مثل مودی گیلیانی رو سرش میذاره و اتفاقا تصویر آشفته و در عین حال پر رمز و رازی از مودی رو به سبک خاص خود پیکاسو به تصویر میکشه .
در این فیلم دو نقاش با وجود رقابت هم با هم جنگ دارند و هم سازش و نکته جالب اینه که پیکاسو از مودی تاثیر پذیره و در عین دشمنی ظاهری در دل به او احترام میذاره.من به فیلم نمره ۷ میدم . ببینیدشتصویری که پایین میبینید به نظرم یکی از زیباترین لوکیشن های فیلم است که مودی به همراه معشوقش در خیابان سنگ فرش و مه گرفته پاریس میرقصند.